-اتاق خونه خالی شده برو بچ رفتن سواد آموزی
-چند چیز ساده:
خانمی میانسال ساعت را پرسید" یک تقاضای ساده " هدفون ها را برداشتم که صدایش را بشنوم. کنار من با کمی فاصله روی صندلی ایستگاه اتوبوس نشسته بود. گفتم ساعت یک ربع به 7 است دوباره گفت لطفا ساعت 7 که شد به من بگید چون باید تلفن بزنم گفتم :حتما "یک قول ساده". دوباره گوشی ها را تو گوشم گذاشتم "فکر اینکه هنوز 15 دقیقه دیگه مونده". 5 دقیقه بعد اتوبوس آمد "شلوغی و صف". به همین سادگی یادم رفت که به او بگم 10 دقیقه دیگه مونده" یک فراموشی ساده". و حالا "یک بی تفاوتی امّا نه ساده".
به نظر من و هادی خیلی یخ بود.
وای تورج چه میکشه اونجا!
نتایج کامل اسکار را همراه با عکس می تونی در وبلاگم ببینی . موفق باشی دوست عزیز
متنهای جالبی می نویسید. موفق باشید.
خودت فهمیدی چی نوشتی
من هم اینجا برات می نویسم...یه انفاق ساده...خوب می نویسی...تعارف ساده...مواظب خودت باش...توصیه ساده. اگه دقت کنی زندگی هم ساده اس...یه فلسفه ساده
الهی شکر یک نفر فهمید من اینجا از دست این جماعت لوبیا چشم بلبلی چی می کشم!!. ممنون محمد جان.
لطفا از این به بعد به سخنان خانمها اهمیت بیشتری بدهید والا سرت بی کلاه می مونه.