یه دانشجوی دکترا از اندونزی اینجا هست که خیلی مسلمونه. این آقا یه پسر داره. وقتی اسم پسرشو بهم گفت شاخ درآوردم. اسم پسرش گذاشته علی ربانی هاشمی رفسنجانی. کلی حال کردم از اینکه ملت اینقدر با ایران حال می کنن.
دیشب با چند تا از بچه های ایرونی رفتیم یه رستوران ایرانی. صاحبش مثه اینکه یه ۲۰ سالی از ایرون اومده بیرون. یک جکای یخی می گفت که من همش یاد دوست خوبمون آقای ه. می افتادم. یه جکش این بود که اصفهانیه به بچش می گه همیشه سرپایین راه برو تا لباست کمتر چرک شه تا اینکه پول پودر و ماشین کمتر بشه.
ماه رمضون هم ماه رمضونای قدیم. یاد کمیته بحران بخیر.
باز جای شکرش باقیه که نذاشته علی ربانی احمدی نژاد!!!
خب جکای بی مزه رو به همون بی مزه گیشون میخندن . سعید جان خودت نیستی کیفت بعضی وقتا کمک میکنه به حل بحران.
یه یارو می ره رو پشت بوم ،سردش می شه ، دره پشت بومو می بنده!
ای ول commited !!!!!!!!!!!
سلام.به وب لاگ منم سری بزنین...